از جنس دلتنگی ....
30 بهمن 1398 توسط ام ابیها
یاثامن الحجج دل من دوا نمیشود…
خیلی تلاش کرده ام اما نمیشود…
هرجاکه رفته ام وبه هرکس که گفته ام…
گفته است به دست من گره ات وا نمیشود…
اصلا به هر که رو زده ام گفته با تشر:هرجا که میروی برو…اینجا نمیشود…
نازم به شاعرت که چه زیبا سروده است:
وقتی دل شکسته ات مداوا نمیشود…
دستت بزن به دامن سلطان…که هرجواب از او شنیده میشود الا نمیشود…
حالا من شکسته دل خسته غریب رو کرده ام به سوی تو…آقاااا نمیشود؟؟؟؟