آیا اهل بیت سلام الله علیها در اولین اربعین به کربلا رسیدند؟
شهيد مطهري درباره اربعين حسيني ميفرمايد: اصلا راه شام از كربلا نيست
و چنين قضيهاي غلط است كه به كربلا آمدند و اهل بيت با جابر ملاقات كردند
و اربعين تحريف شده است نظر محققين در اين خصوص چيست؟
ظرف آب
اگر یک ظرف آب گل آلودی داشته باشیم
و بخواهیم زلال و شفاف و روشن گردد ، صبر می کنیم تا گل های آن ته نشین شود.
روز عاشورا سیدالشهدا (علیه السلام) به اصحاب و خانواده ی خود
فرمودند:صبرا بنی الکرام ، ای فرزندان انسان های کریم ، صبوری کنید و شکیبا باشی.
یعنی یزید و سپاهیان او گلند و ته نشین شده و زیر دست و پا می روند
و آنگاه آنکه سربلند می شودمائیم
و یک روزی در عالم به گونه ای شفاف و زلال دیده می شویم
و این کدورت ها از چهره های ما زدوده خواهد شد
و مردم ما را آن گونه که هستیم می بینند و می فهمند و این هم خود یک درس است ،
که آی آدم ها اگر صبر کنید ،
دیر یا زود معلوم می شود که امروز حق کیست و باطل کدام است
تنها چشمانمان باز باشد تا خاک وگل نشویم ،
آن وقت است که با یک یاالله صیقل پیدا کرده و نورانی خواهیم شد…
مولایش عباس علیه السلام
عملیات مسلم ابن عقیل حاج بهزاد می گفت :
تا رمز عملیات رو گفتم دیدم ستون از هم باز شد.
دیدم قمقمه ها رو دارن خالی میکنن ، گفتم ۱۵ کیلومتر راهه چرا آب رو بیرون
میریزید ؟؟
گفتن : مگه خودتون رمز عملیات رو نگفتی یا ابوالفضل العباس (علیه السلام)؟؟؟
…
ما حیا می کنیم با خودمون آب برداریم و با رمز یا ابوالفضل العباس (علیه السلام) بریم
عملیات !!
حاج رحیم می گفت بچه های این عملیات رو شهداشونو خودم از منطقه مندلی آوردم .
میگفت : خدا میدونه !!! بعضی هاشونو میدیم دَر قمقمه هاباز و آبی نبود….
رو پیراهنشون نوشته بودند :
قربان لب تشنه ات ابوالفضل العباس (علیه السلام)
دفن بدن جون در کربلا
بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جون غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و
بدنش معطر بود وسپس او را دفن کردند.
جون کسی بود که امیر المؤمنین علیه السلام او را به ۱۵۰دینار خرید و به ابوذر بخشید.
هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در
خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه
السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.
هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد وبرای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت
اجازه خواست .حضرت فرمودند:در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز.
جون خود را به قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید گفت: ای پسر رسول خدا ، هنگامی که شما در راحتی وآسایش
بودید من کاسه لیس شما بودم ،حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟
جون با خود فکر کرد :من کجا و این خاندان کجا؟!
لذا عرضه داشت:آقای من ،بوی من بد است وشرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است.یا ابا عبدالله ،لطف فرموده مرا بهشتی
نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم.نه آقای من ،از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما
خانواده مخلوط گردد.جون می گفت وگریه می کرد به حدی که امام حسین علیه السلام گریستند و اجازه دادند.
با آنکه جون پیرمردی۹۰ ساله بود،ولی بچه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه ها برای خداحافظی وطلب حلالیت
آمد،که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هریک را به زبانی ساکت و به خیمه ها فرستاد ومانند شیری غضبناک روی به
آن قوم ناپاک کرد.او جنگ نمایانی کرد،تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند.
هنگامی که روی زمین افتاد ،امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون
کشیدو فرمود:”الهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع محمد و آل محمد علیهم السلام. بارالها رویش را سپید و بویش را خوش فرما و
با خاندان عصمت علیهم السلام. محشورش نما.
از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید.چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده
روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود.
منابع :۱٫ منتخب التواریخ :ص۳۱۱٫ ۲٫ وسیله الدارین فی انصار الحسین علیه السلام :ص۱۱۵۱
کلام ولايت
نهضت حسینى در واقع با دو نگاه قابل ملاحظه است
عنوان:متن کامل بیانات مقام معظم رهبرى در خطبههاى نماز جمعه تهران
تاریخ: 1379/01/26
«و بذل مهجته فیک»این زیارت اربعین است؛ منتها فقرههاى اوّل آن، دعاست که گوینده این جملات خطاب به خداوند متعال عرض مىکند: «و بذل مهجته فیک»؛ یعنى حسینبنعلى علیه السلام، جان و خون خود را در راه تو داد؛
«لیستنقذ عبادک من الجهالة»؛تا بندگان تو را از جهل نجات دهد؛
«و حیرة الضّلالة»؛ و آنها را از سرگردانىِ ناشى از ضلالت و گمراهى برهاند.